مطالب زیبا

بیشتر عاشقانه

مطالب زیبا

بیشتر عاشقانه

پیام های کوتاه
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غمگین» ثبت شده است

+ خسته ام خیلی

 

تکلیفم با خودم مشخص نیست

 

از هیچی خبر ندارم ... خسته شدم از فکر کردن .... از جنگیدن

 

از جنگیدنی که ناعدالانه میبازم ....

 

 درد من عشقی و عاطفی نیست این چیزا از پا در نمیارتم....

 

فقط دیگه نمیکشم ... روحم خسته شده ... دو ساله داره عصا بدست راه میره

 

دیگه نمیکشه ... نمیدونم تا با خودم اوکی نشم نه میتونم حرفی بزنم نه کاری کنم

 

هیچ اراده ای هیچ تمرکزی واسه کارامو حرفام ندارم....

 

برای اولین بار تو عمرم خسته شدم دلم کمی استراحت میخواد ... کمی آرامش

 

من توو گذشتم غرق نشدم ...واسه آینده رویا سازی نمیکنم

 

توو زمانه حالم ... فقط به الانم فکر میکنم .... نه امید الکی بدم که حالا شاید در آینده درست شد

 

به قول حصین : ببین توو رویا همیشه حقیقت گمه

 

نمیدونم .... مخم کار نمیکنه .... دلم یه تنهایی میخواد تا با خودم کنار بیام

 

میدونم کارم بَده اما خُب نمیکشم نمیدونم باید چیکار کنم دیگه

 

مخم اصلا نمیکشه حتی واسه حل چیزای ساده میمونم چه برسه به اینا