مطالب زیبا

بیشتر عاشقانه

مطالب زیبا

بیشتر عاشقانه

پیام های کوتاه
پیوندها

۱۰۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

خیلی حس بدیه...
وقتی بدونی دیگه نمیتونی ببینیش اما نتونی کاری بکنی...
وقتی حالا که داری ازش دور میشی ، هنوزم نفهمیده باشه که دوسش داری...
وقتی ندونه که با دیدنش قلبت از جا کنده میشه و براش پرپر میزنی...
وقتی ندونه که تو تنهاییت و دوری ازش چی میکشی...
وقتی نبینه بغضی که تو گلوت داره خفت میکنه واسه خاطر اونه...
واسه اونیکه دیگه جونت به جونش بسته شده...
وقتی نفهمه که وقتی جواب اساتو میده تا ی هفته شارژی و رو ابرا راه میری،
و وقتی جواب نمیده ...............
خیلی حس بدیه...وقتی که داری تو تنهایی...بهش فکر میکنی و زار میزنی....
یکی که نمیتونه غم چشاتو بخونه، بیاد و بگه : چته تو دوباره؟؟!
اونوقت با چشایی بارونی که هیج کس ...حتی اونیکه دوسش داری نمیفهمه چرا بارونیه...بگی:
هیچی...ی کم ناخوشم...

یادش بخیر اون روزا وشبایی که می دیدم انلاینه...یه عالمه خوشحال میشدم

یادش بخیر اون شبایی که تا صب با خودش حرف می زدم نه با بقیه!...

یادش بخیر یکی نگرانم بود... یادش بخیر نگرانش میشدم... یادش بخیر برام مهم بود...

یادش بخیر یه همچین شبی بود نزدیک صب ساعت سه وخورده ای واسه اولین بار باهم حرف زدیم شب شنبه بود(جمعه بود)...

یادش بخیر چه قدر می خنیدیدم واس خاطر چیزای مسخره ...گریه می کردم واس خاطر  دعوا هامون....

قهر می کردم... خودم اشتیش میدادم...

یادش بخیر...